پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

۱۳۹۵ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

اعلام استعفا / پرتو نوری علا


دوستان، یاران و خوانندگانِ پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

ضمن سپاس بی پایان از همراهی دو ساله تان با پیوند سرا، با اعلام استعفای خود از جنبش سکولار دمکراسی ایران و مجمع سازمانهای سکولار دمکرات ایران، بالتبع سردبیری پیوند سرا را خاتمه یافته دانسته و مسئولیت آن را به "شخصیت های مافوق" خود واگذار می نمایم.

از همه کسانی که به علت استعفای من از جنبش و بالتبع پیوند سرا، آثار ارسالی شان، منتشر نخواهد شد، پوزش می طلبم. 

با احترام و مهر / پرتو نوری علا

۲۰ نظر:

Unknown گفت...

سرکارخانم نوری علا

با تقدیم احترام

با غیر دوستان میتوان به واسطه چند سطر استعفا داد . اما با دوستان ، استعفا معنا دارد آیا ؟
شما را انسانی اخلاقمند و موقر میدانم و مطمئنم ، این اقدام شما ، حاصل تصمیم لحظه یی نیست . اما به گمانم ، دوستانی که به دلیل حضور شما ، اينجايند ؛ این حق را بر گردن شما دارند که بدانند و در تاریکی رها نشوند .

با احترام

پرتو نوری علا گفت...

جناب طلوعی گرامی
از حسن نظر شما به خودم بسیار سپاسگزارم.
همان طور که میدانید گرچه پیوند سرا یک نهاد مستقل هنری بود اما همانطور که می بینید بر تارک آن نوشته شده بود "پیوند سرا، عضو مجمع سازمان های سکولار دمکرات ایران" است. وقتی من از عضویت خود در جنبش و مجمع استعفا می دهم بطور منطقی، دیگر نمی توانم با حضور "مافوق" های خود، حقی برای سردبیری پیوند سرا داشته باشم.
با مهر

فریده شبانفر گفت...

مهربانا این چه کاری و به دنبال کدامین مقصد است ؟
مثل این است که از فرزندت استعفا داده باشی. چیزی را که به این استحکام و زیبایی شالوده اش را ریختی ویرانه میخواهی؟
باورم نمی شود. چه خشمی در کلامت و کردارت پنهان است و به حتم اندوهت بسیار سنگین تر و عمیق تر.
امیدوارم و اطمینان دارم که از آن سربلند بیرون میایی و سرایی والاتر را با پیروزی پایه میگذاری، به همان گونه که تاکنون بوده ای و هستی. به هر روی جای پیوندت خالی است.مهربانا این چه کاری و به دنبال کدامین مقصد است ؟
مثل این است که از فرزندت استعفا داده باشی. چیزی را که به این استحکام و زیبایی شالوده اش را ریختی ویرانه میخواهی؟
باورم نمی شود. چه خشمی در کلامت و کردارت پنهان است و به حتم اندوهت بسیار سنگین تر و عمیق تر.
امیدوارم و اطمینان دارم که از آن سربلند بیرون میایی و سرایی والاتر را با پیروزی پایه میگذاری، به همان گونه که تاکنون
بوده ای و هستی. به هر روی جای پیوندت خالی است.
دلم خواست خیلی ادیبانه بنویسم که سزاوار تو باشد !
فریده شبانفر

koorosh Yazdani گفت...

I am going to miss you on this page and I also hope you will stay active on your personal Face Book page instead!

Unknown گفت...

"شخصیت های مافوق" ؟ ؟ ؟
پس رنگ آسمان آنجا هم آبی نیست !

Unknown گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
بیژن بیجاری گفت...

سلام خانمِ پرتوِ نوری علا دوستِ بسیار عزیز و همدل و همدردِ مهربان

دیشب، بعد از دریافت پیام شما، مبنی بر استعفا از...و سردبیریِ سایتِ بسیار وزینِ "پیوندسرا"، راستش اینکه، بیش از هرچیز برای خودم متأسف شدم که، باز یک " خانه"ی دیگر از دست دادم. در مرحله ی بعد، و از همین حالا دلم تنگ شده برای مخاطبان این سایتی که در حفظ اصول و پایبندی و معرفیِ آثارِ مستقلِ ادبی ــ از هر لون و رنگ و تنوعی ــ آنجا را به مثابه ی خانه ی خود می پنداشتند...

کاش از این دستِ شکسته ی من، کاری برمی آمد تا شما از نظرتان برمی گشتید. چراکه، در این دوره ی وانفسا، بدیهی ست حضور و نقشِ پُر رنگِ شخص و شخصیّت ادبی/ هنری شما، در دلبسته گی و وابسته گی و احترامِ من و ما، به این دوره فعالیّتِ شما در "پیوندسرا" از یادنرفتنی و ماندنی ست.

حمید رضا رحیمی گفت...

سپاس از دل و جانی که در این پیوند مرحمت کردی، و با آرزوی بهروزی و پیروزی، در جبهه ای دیگر / با مهر بسیار

Unknown گفت...

البته صلاح مملکت خویش ملکه گان دانند، اما باعث تاسف و تاثرشدیدم شد. مگراشکالی داشت که شما سردبیر و گرداننده اصلی این نشریه باشید اما فرضا عضو سکولارها نباشید؟ گمان نکنم اشکالی میداشت. مثلا یادم می آید آقای انورخامه ای که گمان هنوز هم زنده هستند وباید بالای صدسال هم داشته باشند، ازقرار آخرین بازمانده ان 53 نفر معروف باشند، سالها سردبیر یکی دوتا ازنشریات حزب توده بود درحالیکه تا زمانی که در حزب بود و هنوز انشعاب نزده بود، هرگز رسما به عضویت حزب درنیامده و کارت عضویت حزب توده هم برایش صادرنشده بود. مگر شما نمیشد این سایت یا نشریه را بدون عضویت اداره کنید. اما آنگونه که درابتدا عرض کردم، صلاح مملکت خویش ملکه گان دانند. خوش و سرحال و تندرست باشید. اما فراموش نکنیم که پریرو تاب مستوری ندارد. بالاخره آدم با ذوق و با استعدادی مثل شما قطعا از پنجره دیگری سربرون خواهد آورد

Unknown گفت...

برای تاریخ موجب سربلندی همه ی ماست که یک تنه باری که یک ملت باید می کشید را به دوش گرفته بودید. این درختی که به دست توانمند سردبیر پیوند سرا کاشته شد بار و بر خواهد داد و من مطمئنم فرزندان ما زیر سایه ی این درختی که کاشته شده است زندگی بهتری خواهند داشت .

خسرو شهریاری گفت...

پرتو جان! بسیار متأسف شدم.

مجید علیی گفت...

استاد گرانقدرم، خوندم پیام استعفاتون رو و شوکه شدم. خیلی سعی کردم از لحن و نگارش پیام بفهمم که علت چی می تونه باشه. بهرحال برای تصمیمات شما احترام قائلم و به درست اندیشی شما نیز ایمان دارم. همینطور به نحوه ی مدیریت شما در اداره ی وبلاگ که درست بوده اعتقاد دارم؛
به شما می بالم که با تمام مشغله ها و درگیری هایتان ، با راهنمائی ها، وسواس و دلسوزی و فکر، از گشودن عرصه هائی برای نشر آثار نسل جوان و رعایت انصاف در نشر اندیشه های گوناگون، کم نمی گذاشتید. با امید به دیدار شما در عرصه های باز هم نو.

Unknown گفت...

دوستان بسیار عزیز و مهربانم.
از لطفی که به من و پیوند سرا دارید، سرشار از شادمانی و در عین حال دریغ می شوم.
دست یکایک شما را می فشارم و من هم برای همه تان تنی سالم، ایامی خوش و روزهائی آفتابی آرزو دارم.
با مهر / پرتو

دخی کتیراچی گفت...

مهم اينكه عزيزدلم خوشحال و سالم باشی.

Sheida Mohamadi گفت...

پرتو عزیزم
هرانچه امدم بنویسم بیزن بیجاری عزیز و فریده شبانفر مهربان نوشته بودند. واقعا مگر می شود ما و نوشته هایمان را سرگردان و تنها رها کنید؟ من برای کتاب تازه ام و قولی که پیش از این داده بودید خوشحال بودم. برای خواندن تمامی مطالب خوب و مستقلی که با لذت می خواندم و می خواندیم. پرتو جان به اندازه کافی جمع ادبی ما و یاران مستقل ادبیات در این سال ها و پس از پاشیدن دفترهای شنبه، رها و تنها شده ایم بی "پیوند سرا" دیگر سرایی هم برای اندک پیوندی نمی ماند.

ش. تبریزی گفت...

خانم نوری علا گرامی
از تعطیل شدن "پیوند سرا" به دست شما واقعن شوکه شدم. چرا؟ پیوند سرا از نظر ما یکی از بهترین سایت های ادبی، با مقالات متنوع و بسیار سطح بالا بوده است. ما شما را نخستین زن سردبیر یک سایت ادبی و هنری و سیاسی بسیار موفق می دانیم. ما کارهای ادبی شما را از خیلی وقت پیش می شناختیم و واقعن به عنوان یک منتقد استثنائی هستید.
ما فکر می کنیم فقط در ایران و در آن فضای مسموم از این اتفاقات می افتد.
کلمه "مافوق" هم از کلمات عجیب است! مگر آن جا سربازخانه است که مافوق و مادون داشته باشد! حالا آیا "شخصیت های مافوق" شما که بسیار مبهم از آن یاد کرده اید، پیوند سرا را ادامه خواهند داد؟ آیا می شود در تصمیم خود تجدید نظر کنید؟ خلاصه از زحماتی که در این مدت کشیدید ممنون
من این کامنت را از طرف خودم و چند تن از دوستانم که خوانندگان شما و پیوند سرا هستیم می نویسم.

اسد رخساریان گفت...

با درود خانم پرتو نور علا
باید بگویم خبر تلخی است این استعفای شما از مدیریّتِ پیوندسرا. راست آن که من کم کم به پیوندسرا علاقه پیدا کرده و هرگاه که مروری بر آن داشتم بهره ای می گرفتم و به خاطرِ وجود آن احساسِ مطبوعی در خویشتنِ خویش می یافتم.
در این رابطه به نقشِ مدیرِ آن فکر می کردم و به آن تلاش و تأملی که در زمینه ی ویراستاری و پیراستنِ نوشته های گوناگون از تمامِ انواع ادبی و صفحاتِ آن به کار رفته بود. حال سرنوشتِ آن - در سایه ی شخصیّت های مافوق سردبیرِ سابق - چه خواهد شد، نمی دانم.
ولی به نوبه ی خود لازم می دانم که به خاطرِ حضورتان به عنوانِ سردبیر آن جریده ی مجازی، از شما سپاسگزار باشم. و در پایان، چرا نگویم به امید دیدار در گستره ی جریده ای دیگر.
با مهر و احترام
اسد رخساریان

ناشناس گفت...

من نردبام نظر هارا پله پله پایین می ایم در پی نظر یک نفرم, هم در پی نظرش هستم و هم در پی اینکه کجاست این بشرخوب؟ محمود مسعودی. چرا نظرش این جا نیست. حال آنکه اثرش اینجا هست . ترجمه ی زیبای هانری میشو!
پله ها پایان می گیرند, پا روی زمین می گذارم اما نه خودش را می یابم نه نظرش را, حالا اگر کسی او را می بیندیا خبری دارد سلام برسا ند.
چرا سردبیر پرتو اش را از سر این صفحه برمی دارد,؟ متاسف هستم گرچه من دیروز با این صفحه اساسن آشنا شده ام . محمد حامد

ناشناس گفت...

من نردبام نظر هارا پله پله پایین می ایم در پی نظر یک نفرم, هم در پی نظرش هستم و هم در پی اینکه کجاست این بشرخوب؟ محمود مسعودی. چرا نظرش این جا نیست. حال آنکه اثرش اینجا هست . ترجمه ی زیبای هانری میشو!
پله ها پایان می گیرند, پا روی زمین می گذارم اما نه خودش را می یابم نه نظرش را, حالا اگر کسی او را می بیندیا خبری دارد سلام برسا ند.
چرا سردبیر پرتو اش را از سر این صفحه برمی دارد,؟ متاسف هستم گرچه من دیروز با این صفحه اساسن آشنا شده ام . محمد حامد

Partow, Literature, Art and Culture گفت...

جناب محمد حامد گرامی،
از توجه تان متشکرم. اگر مایل به گرفتن پاسخ به پرسش های خود هستید. لطفن به من ایمیل بزنید.
partowbnooriala@gmail.com
موفق باشید